این مجموعه (طعم شیرین خدا) بنا داره با تکیه به آیات قشنگ قرآن و حدیثای پر از نور اهل بیت علیهم السلام خدا رو معرّفی کنه و از معرّفی خدا به معرّفی ابعاد مختلف دین هم برسه. کتاب اوّل این مجموعه (من با خدای کوچکم قهرم!) که الآن دست شماست، موضوعش بزرگ دیدن خداست. توی این کتاب میخوایم بگیم اگه ما به وجود خدا اعتقاد داشته باشیم، امّا به بزرگیش ایمان نیاریم، اون اعتقاد نمیتونه تأثیر زیادی تو زندگیمون بذاره. تو این کتاب، مفصّل در بارۀ آثار «بزرگ دیدن خدا» صحبت میکنیم. مقدّمۀ این کتاب طولانیه؛ امّا حتماً اون رو بخونید. بخشی از مقدّمه رو میآرم و باقیهش رو واگذار میکنم به خودتون که توی کتاب بخونید: سخنرانی تموم شد. سؤالا رو جمع کردم و ریختم تو یه پلاستیکی که از دفتر مدرسه برام آوردن. خیلی زود خداحافظی کردم و رفتم پایانۀ مسافربری تا برگردم قم. همین که سوار اتوبوس شدم، انبوه سؤالایی رو که بچّهها در بارۀ خدا پرسیده بودن، یکی یکی از تو پلاستیک در آوردم و شروع کردم به خوندن. حسّم به دنیای اطرافم عوض شده بود. باری روی دوشم احساس میکردم که خیلی سنگین بود. این سؤالا حرف دل بچّههایی بود که خیلیا فکر میکردن از خدا فراریَن زبون حال بچّهها رو چه راحت میشد از دل این سؤالا فهمید. این سؤالا چند تا پیام مهم داشت: _ ما دنبال خدا میگردیم. کسی نشونیای از خدا داره؟ _ ما نمیتونیم این خدایی رو که شما معرّفی میکنید، قبول کنیم. ما بدیم؟ یا شما دارید اشتباه میکنید؟ _ ما با خدایی که شما بهمون معرّفی میکنید، آروم نمیشیم. مشکل از دل ماست که سنگ شده؟ یا کار خدایی که شما ازش دم میزنید، آروم کردن بندههاش نیست؟ _ یکی به دادمون برسه. ما تشنۀ خداییم. کاش یکی توی کاسۀ خالی دل ما، خدا میریخت! تو این مدّت، همیشه به این فکر میکردم یه مجموعه کتاب بنویسم که اگه کسی عطش شناختن خدا رو داشت، بدون دردسر بتونه اون رو تهیّه کنه و با خوندنش سیراب بشه. این ایده، به یه آرزو تبدیل شده بود تا این که تصمیم گرفتم …
توسط مینا دشتیانه در تاریخ
داشتن بارکدخوان با صدای مولف گرانقدر بسیاااار جالب بود ای کاش تمامی بخش ها این مزیت رو داشتند
توسط وحیده موسوی در تاریخ
عالی مثل همیشه