مادری! میخواهیم دخترانمان را مهیّا کنیم تا مدالی را که منقّش به نام توست، بر گردنشان بیاویزند و بر همۀ عالم فخر بفروشند. تقصیر ما بود که دخترانمان تو را فراموش کردند و در پستوی ذهنشان تنهایت گذاشتند. نه جای کتمان مانده و نه جای انکار که ما در تربیت دخترانمان، دچار غفلت بزرگی شدیم. اقرار میکنیم، به این امید که خدا این غفلت را بر ما ببخشد.
تو مَظهر مهر و محبّت خدای جهانیانی. درست میگویم؟ خودت گفتی اهل کینه نیستی. هستی؟ و میانهای با سرزنش نداری. داری؟ پس بیا و از حقّ خویش بگذر و دعایمان کن. ما برای بازگشت به سوی تو و جبران آنچه از دست دادهایم، محتاج دعای خیریم. دعای خیر چه کسی گیراتر از توست، مادری!؟
کتاب سیزدهم، خود را موظّف میداند که به این سؤال پاسخ دهد: برای مهیّا شدن دختران برای همسری و مادری، چه کارهایی را باید انجام داد؟
0دیدگاه کاربران